saboyedel

  • خانه 

دلتنگی ها و اجبار ها

17 آبان 1400 توسط اعظم گنج خانلو

با یاد خدایی مینویسم که همیشه هوامو داره و میدونم اما خودمو به ندونستن میزنم

خدایی که زجه میزنم وقتی دلم از دنیا گرفته اما وقتی دنیا سرگرمم میکنه خودمو به نشنیدن میزنم وقتی صدام میکنه

به نادونیام افتخار نمیکنم چون باز منم که ضربه میخورم خداکه نیازی نداره بشنوم یا نشنوم فقط رسم عاشقیو به جا میاره

چون عاشقه حواسش بهم هست چون عاشق واقعی هیچی مانع عاشقی کردنش نمیشه

اما من و خیلیای دیگه خوب گول دنیارو خوردیم…

همیشم طلبکاریم بابت اتفاقایی که خودمون مقصریم   الانو نبین صادقم باز دلم بگیره هزار تا بهونه میچینم که مجبور بودم اما الان دلمو گذاشتم کنار  ، عقلمه که اینارو میگه…

 

یا علی

  

 

 

 

مطلب قبلی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

saboyedel

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس